50 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی که باید بلد باشید (با مثال)
اگر دوست داری انگلیسی را طبیعیتر، جذابتر و حرفهایتر صحبت کنی، یادگیری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی (Common English Idioms) یکی از بهترین کارهایی است که میتوانی انجام بدهی.
بومیهای انگلیسی در مکالمات روزمرهشان کلی اصطلاح استفاده میکنند؛ چیزهایی که اگر فقط ترجمهی کلمه به کلمهی آنها را بلد باشی، ممکن است متوجه معنی نشوی!
در این مقاله قصد داریم ۵۰ اصطلاح کاربردی و ضروری را همراه با معنی و مثالهای ساده یاد بگیریم.
پس اگر میخواهی انگلیسی را واقعی حرف بزنی و فیلمها و سریالها را بهتر بفهمی، تا آخر این مقاله همراه من باش!
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی چیستند؟
اصطلاح (Idiom) یک عبارت یا جمله است که معنایش با معنی کلمات جداگانهی آن فرق میکند. یادگیری اصطلاحات کمک میکند:
- مکالمهات طبیعیتر شود
- بهتر متوجه حرفهای انگلیسیزبانها شوی
- حس کنی واقعاً وارد دنیای انگلیسی شدی
مثال ساده:
✅ Break the ice یعنی “شروع یک مکالمه یا شکستن سکوت”
❌ ولی اگر کلمه به کلمه معنی کنی میشود “شکستن یخ”! که معنی واقعی را نمیدهد!
چرا باید اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی را یاد بگیریم؟
یادگیری اصطلاحات فواید زیادی دارد:
- مکالمههایت حرفهایتر میشود.
- فیلمها، آهنگها و پادکستها را راحتتر میفهمی.
- نمرهی اسپیکینگ و رایتینگت در آزمونهایی مثل آیلتس و تافل بهتر میشود.
- سریعتر و با اعتمادبهنفستر حرف میزنی.
📚 اگر دوست داری علاوه بر اصطلاحات، ترکیبهای طبیعی (کالوکیشنها) را هم یاد بگیری، مقالهی کالوکیشن در زبان انگلیسی را از دست نده!
۵۰ اصطلاح پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال
در اینجا یک لیست فوق کاربردی برایت آماده کردم:
اصطلاح | معنی | مثال |
---|---|---|
Break the ice | شروع مکالمه کردن | I told a joke to break the ice. |
Hit the sack | رفتن به خواب | I’m tired. I’m going to hit the sack. |
Piece of cake | خیلی آسان | This test was a piece of cake. |
Let the cat out of the bag | لو دادن راز | He let the cat out of the bag about the surprise party. |
Under the weather | مریض بودن | I’m feeling under the weather today. |
Costs an arm and a leg | خیلی گران بودن | That car costs an arm and a leg. |
Kill two birds with one stone | با یک تیر دو نشان زدن | I killed two birds with one stone by shopping and visiting my friend in one trip. |
Once in a blue moon | خیلی به ندرت | I see her once in a blue moon. |
Bite the bullet | با شرایط سخت کنار آمدن | I decided to bite the bullet and study all night. |
Break a leg | آرزوی موفقیت | Good luck on your exam! Break a leg! |
(در ادامهی مقاله، اصطلاحات بیشتری هم داریم!)
چطور اصطلاحات را راحت یاد بگیریم؟
حفظ کردن اصطلاحات بدون تمرین فایدهای ندارد. این روشها را امتحان کن:
۱. اصطلاحات را در جمله یاد بگیر
مثلاً فقط حفظ نکن hit the sack یعنی خوابیدن؛ جمله بساز:
👉 I was so exhausted that I hit the sack right after dinner.
۲. فیلم و سریال ببین
سریالهایی مثل Friends ، sein feld پر از اصطلاحات هستند. گوش کن، بنویس، استفاده کن!
۳. در دفترچه ات یادداشت کن
بنویس و بارها مرور کن
۴. در مکالمه استفاده کن
با دوست یا همکلاسیات چالش بگذار: هر بار باید یک اصطلاح جدید در حرفهایش استفاده کند!
🎬 برای تقویت زبان با فیلم، حتماً مقالهی بهترین فیلم ها برای یادگیری زبان انگلیسی را هم بخوان!
چند اصطلاح برای تقویت سریع زبان
spill the the beans. 11
لو دادن ( یک راز)
He spilled the beans about the new project.
۱۲. Hit the books
خر خونی کردن
I have to hit the books tonight for my exam.
۱۳. A blessing in disguise
خیر در باطن شر
Losing that job was a blessing in disguise.
۱۴. Burn the midnight oil
تا دیروقت کار یا مطالعه کردن/ دود چراغ خوردن
She burned the midnight oil before the test.
۱۵. Go the extra mile
بیشتر از حد انتظار تلاش کردن
He always goes the extra mile to help customers.
۱۶. Hit the nail on the head
دقیقاً درست گفتن/ ردی تو خال
You hit the nail on the head with your comment.
۱۷. Let someone off the hook
کسی را از مسئولیت یا مجازات رها کردن/ بیخیال کسی شدن
The teacher let me off the hook for being late.
۱۸. Miss the boat
از فرصت جا ماندن
I missed the boat on investing in that company.
۱۹. Beat around the bush
حرف را غیر مستقیم زدن
Stop beating around the bush and tell me the truth.
۲۰. Sit tight
صبور بودن و منتظر ماندن
Just sit tight. We’ll call you soon.
۲۱. In hot water
در دردسر افتادن
He was in hot water after breaking the window.
۲۲. Cut to the chase
مستقیم رفتن سر اصل مطلب
Let’s cut to the chase and discuss the budget.
۲۳. Easy does it
آرام پیش رفتن
Easy does it when lifting that heavy box.
۲۴. Face the music
با عواقب اشتباه روبهرو شدن
He has to face the music after cheating.
۲۵. Pull someone’s leg
شوخی کردن با کسی / سر به سر کسی گذاشتن
Are you pulling my leg, or is it true?
۲۶. Under your nose
جلوی چشم بودن
The keys were right under your nose.
۲۷. Give someone a hand
کمک کردن
Can you give me a hand with this heavy bag?
۲۸. Cold feet
جا زدن در لحظه آخر
She got cold feet before the wedding.
۲۹. Keep an eye on
مواظب بودن
Please keep an eye on my bag.
۳۰. Up in the air
نامشخص بودن/ رو هواست
Our travel plans are still up in the air.
۳۱. It’s not rocket science
خیلی سخت نیست/ آپولو نمیخوای هوا کنی که
Cooking pasta is easy. It’s not rocket science.
۳۲. Pull yourself together
کنترل احساسات/ خودتو جمع و جور کن
Pull yourself together and tell me what happened.
۳۳. Speak of the devil
حلال زاده…
Speak of the devil, here comes John!
۳۴. Break even
بی سود و بی ضرر شدن
After a year, the company broke even.
۳۵. Call it a day
کار را تعطیل کردن
Let’s call it a day and go home.
۳۶. Get out of hand
از کنترل خارج شدن
The party got out of hand last night.
۳۷. The ball is in your court
توپ تو زمین توئه
I’ve done my part. Now the ball is in your court.
۳۸. You can say that again
کاملاً موافقم/ گل گفتی
“That movie was amazing!” “You can say that again!”
۳۹. Get your act together
منظم شدن و بهتر عمل کردن
You need to get your act together if you want to succeed.
۴۰. Burn bridges
روابط را خراب کردن/ پلهای پشت سر رو خراب کردن
Be careful not to burn bridges with your old boss.
۴۱. Hit the road
راه افتادن، حرکت کردن
Let’s hit the road early to avoid traffic.
۴۲. In the same boat
در یک شرایط مشابه بودن
We’re all in the same boat with these deadlines.
۴۳. A dime a dozen
خیلی زیاد و معمولی بودن/ مثل ریگ زیاد
Cheap shirts are a dime a dozen these days.
۴۴. Bite off more than you can chew
کار بیش از حد توان قبول کردن/ گنده تر از دهن
She bit off more than she could chew with two jobs.
۴۵. Best of both worlds
داشتن بهترین امکانات هر دو طرف
Living in the city with nature nearby gives me the best of both worlds.
۴۶. Actions speak louder than words
عمل مهمتر از حرف است
Actions speak louder than words in leadership.
۴۷. Add fuel to the fire
آتش دعوا را بیشتر کردن
His comments added fuel to the fire.
۴۸. Barking up the wrong tree
اشتباهی دنبال چیزی بودن
You’re barking up the wrong tree if you think I broke it.
۴۹. Don’t judge a book by its cover
ظاهربینی نکنید
She looks serious but is very funny. Don’t judge a book by its cover.
۵۰. Every cloud has a silver lining
در هر بدی خیری هست
After losing my job, I found a better one. Every cloud has a silver lining.
اشتباهات رایج در استفاده از اصطلاحات
گاهی زبانآموزها اصطلاح را اشتباه میگویند یا جای اشتباهی استفاده میکنند. چند نکتهی مهم:
- همیشه جملهی کامل اصطلاح را یاد بگیر.
- معنی واقعی اصطلاح را حفظ کن، نه معنی کلمه به کلمه.
- در موقعیت درست استفاده کن (مثلاً Break a leg فقط قبل از اجرای مهم یا امتحان گفته میشود، نه همیشه!)
جمعبندی: یادگیری اصطلاحات = راه میانبر به انگلیسی واقعی
اگر دوست داری طبیعی حرف بزنی و انگلیسی را نه مثل یک کتاب درسی، بلکه مثل یک زندگی واقعی تجربه کنی، اصطلاحات باید جزو ابزارهای روزمرهات باشند. اما مراقب باش بیش از حد هم استفاده نکنی . اصطلاح مثل نمک تو غذاست، زیادیش میدونی که چطور میشه!
اصطلاحات انگلیسی دنیای تازهای از زبان را به رویت باز میکنند. یادگیری آنها سخت نیست؛ فقط باید هر روز کمی تمرین کنی و در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده کنی.
پیشنهاد ویژه برای تقویت مکالمه شنیدار و تلفظ تو 🚀
اگر میخواهی بدون حفظ کردنهای بیفایده، انگلیسی را درست مثل بومیها حرف بزنی و زبانت رو تقویت کنی دورهی آموزش انگلیسی با فیلم و کارتون بهترین انتخاب براته!
✅ در این دوره، اصطلاحات، کالوکیشنها و جملات طبیعی را در قالب عبارتهای کاربردی دنیای واقعی یادمیگیری و تمرین میکنی.
✅ شنیدار و تلفظ و لهجه به شدت رشد میکنه
✅ بدون نیاز به کلاس حضوری، هر جایی که هستی، انگلیسی را وارد زندگی روزمرهات میکنی.
🎯 برای دیدن اطلاعات بیشتر و شروع مسیرت به سوی انگلیسی واقعی، همین حالا اینجا کلیک کن.